ArtKit کیت هنری
نشست مستند سرطان اجتماع در مهر-۳؛

نتیجه مبارزه با فساد باید به سفره ها بیاید

نتیجه مبارزه با فساد باید به سفره ها بیاید به گزارش کیت هنری، محسن اسلام زاده تهیه کننده و کارگردان سرطان اجتماع در رابطه با بازخوردهای این مستند در بین مردم سخن گفت.


خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن، آروین مؤذن زاده؛ مستند «سرطان اجتماع» بتازگی در ۱۰ قسمت روی آنتن شبکه مستند سیما رفت و در ژانری ضد فساد به پرونده هایی پرداخت که هر یک به شکلی درگیر فسادهایی کلان شده اند. «سرطان اجتماع» توسط محسن اسلام زاده تولید شده که سال هاست در حوزه های مختلف مستندسازی فعالیت داشته و گاه به واسه آثارش تا دل خطیرترین اتفاقات خارج از مرزهای ایران رفته و در قلب طالبان و داعش قدم گذاشته است. او «سرطان اجتماع» را با هدف مبارزه با فساد اقتصادی ساخته؛ مجموعه ای که چندین سال ساخت آن به طول انجامیده است. «سرطان اجتماع» تصاویر بکری دارد و دوربین را به محلهای دیده نشده ای وارد کرده است. همینطور در این مستند پرونده هایی در رابطه با موضوعات کلان کشور مورد بررسی قرار گرفته است، پرونده هایی که بارها پای فاسدان به آنها باز شده است؛ از پرونده قاچاق سوخت تا بورس، مسئله خودرو و مطالبی دیگر که در ۱۰ قسمت در چارچوب یک مجموعه مستند از شبکه مستند پخش گردید. «سرطان اجتماع» محصول مشترک مؤسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی، شبکه مستند سیما و مرکز هنری رسانه ای نهضت است. خبرگزاری مهر همزمان با پخش این مستند میزگردی را با حضور محسن اسلام زاده تهیه کننده و کارگردان، یاسر قدسی راوی و نویسنده و محمود عزیزی نویسنده این مجموعه برگزار کرد که در این جلسه در رابطه با ایجاد این مستند و چگونگی پرداختن به مبحث پرونده های مهم مفاسد اقتصادی در سالهای اخیر صحبت شد. در قسمت سوم و پایانی این جلسه می خوانید: فساد معلول ساختار و ساز و کارها و قواعد معیوبی است که اگر اینها درست شود از فساد جلوگیری می شود *فکر می کنید مستند «سرطان اجتماع» از چه ابعادی توانست برای مخاطبانش راهگشا باشد مثلا می تواند مسئولیت اجتماعی مردم را در مقابل فساد برانگیزد؟ یاسر قدسی: مستند قرار نیست راهکار عرضه نماید چون اگر راهکار مشخصی وجود داشت همه می رفتند و پیدایش می کردند چون پیش از ما هم خیلی ها انگیزه مبارزه با فساد داشته اند. ما در این مستند آمده ایم تا برخی موارد را روشن تر نماییم و بگوییم ای مردم ای فعالان اجتماعی، خبرنگاران و … همه شماها که می خواهید مبحث فساد را بیشتر بشناسید و در رابطه با آن کار کنید، بدانید که فساد چنین ماجرایی دارد و پیچیده است. فساد معلول ساختار و ساز و کارها و قواعد معیوبی است که اگر اینها درست شود از فساد جلوگیری می شود. البته فکر نکنیم سیستم ها به شکلی می توانند، باشند که هیچ فسادی از آنها بیرون نیاید. بالاخره فساد به شکل دیگری پیدا می شود و باز باید برای مبارزه با آن روش دیگری پیدا کرد و باید یک مبارزه تمام وقت و دائمی در این زمینه داشته باشیم. اگر در این مستند در بیان همین نکته موفق بوده باشیم که فساد سازمان و ساختار دارد و با پیدا کردن چنین سازمانی فساد هم کمتر خواهد شد کارمان را انجام داده ایم. محمود عزیزی: نکته ای در تکمیل همین مسئله بگویم. وقتی کار در حوزه ساخت این مستند را پیش بردیم فکر کردم باید آینه ای در مقابل مسؤلان بگذاریم و به آنها نشان دهیم اتفاقاتی که امروز می بینیم محصول سیاست گذاری های اشخاصی مثل آنهاست. مثلا در حوزه خودرو تصمیماتی ۱۰ سال قبل یا چند سال قبل یا همین امروز گرفته شده که به این نتایج و عواقب منجر گردیده است. نکته دیگر هم که خوب است بدانیم اینست که این مسیر پر سنگلاخ است. عمده کار در این پروژه را آقای اسلام زاده خودش به تنهایی به دوش کشید و ما بیشتر در حوزه محتوا فعالیت کردیم. بدین سبب تبعات بیرونی به شکلی به ما نمی رسید ولی رشحاتی از ماجرا را متوجه می شدیم یا به گوش مان می رسید. وقتی می خواهید در رابطه با فساد حرف بزنید طبیعتاً واکنش ها متفاوت می باشد، مثلا عده ای بگویند خوب کار نکردید یا برخی بپرسند چرا ممیزی شد؟ طبیعی هم هست اما ما در رابطه با مسیری طولانی حرف می زنیم که وقتی می خواهید اتفاقی را به نتیجه برسانید جامعه یا افکار عمومی ۵ یا ۶ سال بعد حرف شما را دغدغه خود می داند. مردم به هر حال گرفتار نوعی سرخوردگی شده اند، با خودشان می گویند از بامداد که بیدار می شویم خبر از فسادهای مختلف مانند فساد برند چای به گوشمان می خورد و پشت صحنه ماجراها را هم نمی دانند اما گوششان دائم اخبار این اتفاقات را می شنود.
*هنوز یک پرونده حل نشده است پرونده دیگری برایش باز می شود. عزیزی: بله و به شکل طبیعی این اخبار افکار عمومی را ناراحت می کند. در چنین زمانی، وقتی شما بگویید چنین مستندی ساخته ایم و ببینید، طبیعتاً در ابتدا ممکنست چندان اعتنایی هم نکنند. با اینحال ما تلاش خویش را به قدر توانمان پیش برده ایم و کوشیدیم کاری را بسازیم که در آن فرم رعایت شده باشد و در عین حال حرفی هم داشته باشد که با جامعه مخاطبان و مسؤلان در بین بگذارد. به نظرم اگر بتوانیم دراین زمینه حتی یک قدم هم برداریم خوب است و امیدوار هستم در آینده افراد دیگری این مسیر را ادامه دهند چون واقعاً حوزه سختی است. *خروجی این مستند برای خود شما چه بود؟ فکر می کنید چکیده همه پرونده هایی که در حوزه فساد در رابطه با آنها سخن گفتید به چه چیز ختم می شود؟ محسن اسلام زاده: ابتدا بگویم این مستند بیشتر از صد جلسه تصویربرداری در کل ایران داشته است، در شهر های مختلفی همچون تهران تا دیگر شهر های کشورمان. بعضی از مصاحبه ها را بیشتر از یک سال و نیم پیگیری کردیم تا بتوانیم گفت و گو نماییم و بعضی از مصاحبه شونده ها در زمانی که به مصاحبه رسید و حین کار از این دنیا رفتند. برخی هم پس از مصاحبه به رحمت خدا رفتند. سعی کردیم به لحاظ محتوایی و فرمی کار شیک و خوب باشد و تصاویر هوایی و زمینی بگیریم. با آدم های مختلفی صحبت کردیم و با آنکه کار تمام شده بود اگر در بعضی پرونده ها به این نتیجه می رسیدیم که هنوز احتیاج به مصاحبه داریم باز هم برای گفت وگوهای بعدی پیگیری می کردیم. آقای قدسی زحمت کشید و همکاری ۲۴ ساعته با ما داشت و از جایی به بعد آقای عزیزی در تحقیقات، مصاحبه های بعدی را اضافه می کرد یا اصلاحاتی به مستند می خورد و باید مصاحبه های دیگری برای مستند می گرفتیم. نتیجه نهایی خود من از کار این بود که باید بر سامانه ها تکیه نماییم. این پیشنهاد فیلمی است که فقط انتقاد نمی کند و معتقدم باید سامانه ها را در همه عرصه ها فعال نماییم. رهبری در یکی دو سال اخیر روی این سامانه ها بارها تاکید کرده اند.
در عین حال اینطور نیست که کار ما جذاب نبوده باشد. در همین مجموعه قسمت پتروشیمی ما در چند استان فیلمبرداری شد که به کارخانه لواشک سازی غیر مجاز رسیدیم. در مستند هم می بینیم که فرد را در لواسان دستگیر می کنند. اما خیلی عجیب است که داخل خود دولت برای نپیوستن به سامانه ها درگیری بوده است درحالی که این کار منشأ بسیاری از مفاسد بوده است و یکی از راهکارهای مهم مستند هم استفاده از سامانه هاست. اجازه دهید برای توضیح ساده عملکرد سامانه ها مثالی بزنم؛ خیلی قبل ها برای کنترل ورود خودرو ها به محدوده طرح ترافیک در تهران افسری بوده که باید ساعت ها سر چهارراه ها می ایستاده و بعضی وقت ها کمین می کرده تا متخلفان را جریمه کند و گاهی هم برخورد او با تفاوت هایی مواجه بوده و مثلا گاهی چشم پوشی می کرده است. خیلی ها فکر می کردند برای حل معضلات در این زمینه باید نیروی خوب پرورش دهیم و یا نیروی متخصص جذب نماییم و یا روی اعتقادات افسران بیشتر کار شود اما همه اینها با یک دوربین حل شد که هم نیروی انسانی کمتر درگیر شد و هم به شکل سیستمی و شفاف تمام خودروهایی که به داخل طرح ترافیک می روند رصد می شوند. این سامانه ها و دوربین ها که در اغلب ساختارهای اداری کاربرد دارند و برخی اینقدر برای یکپارچه سازی و شفافیت آنها خودداری و سنگ اندازی یا کوتاهی می کنند باید فعال شوند. یک مورد دیگر هم که در این مستند به آن رسیدیم عدم تناسب احکام قضایی با جرم ارتکابی است که سبب تکرار آن جرم می شود. مثلا شغل برخی زندان خوابی بوده، فرد پولی می گیرد و مسئولیت حمل موارد قاچاق را گردن می گیرد و بعد به خاطرش زندان می رود. جلوی اینها باید گرفته و احکام سنگینی برای مفسدان اجرا شود. قوه قضاییه هم باید سنگین تر با این افراد برخورد کند. برخی واقعاً باید اعدام شوند چون پای شأن به هر زندانی که می رسد با تمکن بالای مالی که دارند برای خود راه در رو ایجاد می کنند. اشخاصی که از داخل زندان همه چیز را مدیریت می کنند و در دادگاه هم به اینها گوشه و کنایه هایی زده شده است *ما در حوزه سینما و شبکه خانگی هم گاهی شنیده ایم که برخی حتی از داخل زندان پروژه ای را جلو برده اند. در مستند سراغ چنین اشخاصی نرفتید؟ اسلام زاده: دقیقا با چنین مواردی روبه رو شدیم. اشخاصی که از داخل زندان همه چیز را مدیریت می کنند و در دادگاه هم به اینها گوشه و کنایه هایی زده شده است و مشخص است که طرف چه می کند. البته ببینید فقط برخورد با آن که در زندان است کافی نیست بلکه به قول رهبری هم با کسی که رشوه می دهد و هم با کسی که در ساختار حکومتی رشوه را می گیرد با هر ۲ باید برخورد شود تا درس عبرتی شود که دیگر کسی جرأت رشوه گرفتن و کار چاق کنی نداشته باشد. *شما نخواستید این مستند ژورنالیستی باشد اما همانطور که اسم مستند را «سرطان اجتماع» گذاشتید که نوعی تند و تیزی دارد چرا پرهیز داشتید این مستند از آن التهاب و ضرب چنین مستندهایی خالی باشد؟ اسلام زاده: پرهیزی نداشتیم اما نمی خواستیم مستند هیجان کاذب داشته باشد مثلا مستند صحنه هایی دارد که با دوربین مخفی فیلمبرداری شده است، در بعضی قسمت ها به دل ماجرا رفته است، متهورانه صحبت می کند و حرف می زند یا به دادگاه می رود. من جلسات گوناگونی به دادگاه رفته ام که برخی هم در مستند آمده است. آقای قدسی دستش شکسته بود و خیلی حالش بد بود. همزمان فهمیدیم که یکی از دادگاه های مفاسد اقتصادی مقرر است، اجرا شود و او با همان حال به آن دادگاه رفت. خیلی هم پیگیری کرده بودیم. پس از آن هم با مفسدی که حالا پس از چند سال دستگیر شده است پیگیری کردیم تا حرف هایش را بشنویم.
*کار در حوزه طالبان و مستندهای امنیتی و دفاعی سبب شده است به شکلی تسهیلگر کارتان باشد و موانع را رفع کند؟ اسلام زاده: حتما هست بالاخره وقتی رزومه ای داشته باشید مهم می باشد. این که کار اولی نباشید سبب اعتماد می شود که فکر کنند می توانید حرف خویش را در مستند بیان کنید. با اینحال ضمانتی هم ندارد و همانطور که گفتم مستندهایی داشته ام که هنوز هم پخش نشده است. قدسی: یک نکته بگویم ما در موضوعات این چنینی نباید درگیر کار ژورنالیستی بشویم. اگر بدنبال این باشیم که صرفا کاری جذاب باشد ممکنست راه را اشتباه برویم. *اینکه جذابیت در کنار محتوا و دغدغه ای که داریم حفظ شود چطور؟ قدسی: بله بی گمان همین است اما زمانی پیشانی کار جذابیت است و صرفا می خواهیم به اصطلاح بترکانیم. آن زمان میتوان حرف هایی زد که حرف درستی نیست اما جذاب است. من می گویم حرفی بزنیم که درست باشد و نکته را به مخاطب بگوید ولو این که بخشی از جذابیت را هم نداشته باشد. البته که باید به جذابیت فکر نماییم. به هر حال من مسئول هستم که مستندم مخاطب را بنشاند اما هدف اول نباید جذابیت باشد. اسلام زاده: مثلا در ماجرای خودرو این که صفر تا صد مستند به خودروساز انتقاد کند جذاب است، همه هم همراهی می کنند. ما یک مجموعه ۶ قسمتی به صورت مستقل در رابطه با خودرو تهیه و پخش کردیم. گاهی خودروساز هم حرف دارد و او هم فکر می کند ناگفته هایی دارد که تا حالا شنیده نشده است و ما کوشیدیم هر دو اینها را پوشش دهیم. *چقدر مواردی بوده که شما پژوهش کنید و نتیجه اش را برای دستگیری به مقامات قضایی بگویید؟ اسلام زاده: بیشتر وقت ها خود کارشناسان محلی کار یا پژوهش کرده اند و به شکلی نتیجه هم رسیده اند. کاری که ما کرده ایم این بوده است که حرف یک کارشناس یا ضابط محلی را به تهران رسانده ایم. مثلا در پرونده واگذاری پالایشگاه کرمانشاه که در مستندی دیگر داشتم وقتی در کرمانشاه شرایط را دیدم با بعضی از اعضای مجلس حرف زدم و گفتم ضابط آنجا درست می گوید. همین هم اکنون بحث حواله ها باردیگر به روز شده است و برخی تصمیمات اشتباه مشکلات را ادامه دار می کند. در رابطه با بازگشت تانکرهای سوخت ما از افغانستان، خیلی ها می پرسیدند ماجرا چیست و من منتظر بودم تا مستندم پخش شود چون تصاویری داشتیم که نشان می داد سوخت کشور چطور به تاراج می رود و اتفاقاً برگشت زدن سوخت ها از افغانستان نشانه ای است که برخی خرده پالایشگاه ها مشغول قاچاق وسیع منابع این کشور هستند. قدسی: من مثال دیگری در امتداد کارهای ساده و جذاب ژورنالیستی دارم. این که به هر مسأله ای که می رسیم بگوییم مافیا وجود دارد مثلا مافیای کنکور، مافیای سلامت، مافیای خودرو هم کلمات جذاب است و هم میتوان اطلاعاتی را کنار هم چید که خروجی هم جذاب باشد. با اینحال در حقیقت اینگونه نیست که ما در همه پدیده ها یک مافیای به مفهوم واقعی اش داشته باشیم. باآنکه ذی نفعان که گاهی تعدادشان هم در حوزه ای به چندین هزار نفر می رسد ممکنست دربرابر نظام و سیستمی که مقرر است اصلاح گردد، مقاومت کنند. اما همین حرف درست تری است تا این که بگوییم یک مافیایی در خودرو وجود دارد که نمی گذارد مسئله خودرو درست شود. میتوان به ذی نفعان اشاره نمود که اساسا مقاومت هایی دارند.
*البته منظور از فرم ژورنالیستی جذاب صرفا یک پروپاگاندا نبود بلکه فرم روایتی جذابی که بتواند مخاطب را پای مستند بنشاند و تا آخر هم آنرا همراهی کند. قدسی: تردید نکنید که این مجموعه جذاب بود. دست من در یکی از قسمت های مستند شکست زمانی که به بیمارستان رسیدم با همین دست شکسته و پیراهن پاره دوستان و عوامل مستندساز به بیمارستان آمدند و من گوشی را دست فیلمبردار دادم چون می دانستم در یکی از قسمت ها مقرر است سراغ فساد سلامت برویم و خواستم از همان جا شروع کنم. این نکته ای است که من یاد گرفته ام که وسط بحران بگویم چه فرصتی را میتوان ایجاد کرد. آن لحظه هم فکر کردم هم اکنون چه کاری خوب است انجام دهم که گوشی را به یکی از دوستان دادم تا پلاتو بگویم. وقتی هم عمل شدم، یکی از دوستان برای کمک آمد که کارهای مرا در بیمارستان پیگیری کند و آنجا متوجه شدیم که اتفاقاتی درحال رخ دادن است؛ مثلا دکتری آمده بود تا برای من جراحی بتراشد و تجهیزاتی را هم با برند ویژه ای مشخص کرده بود که تهیه نماییم. بیمه بیمارستان جلوی همین ماجرا ایستاد و ما هم در مجموعه مستند این مورد را پیگیری کردیم. خود این ماجرا که من واقعاً دستم شکست و در بیمارستان هم به داستانی خوردیم که آنرا پیگیری کردیم، جذاب است. مسئله درنهایت این بود که نمی خواستیم جذابیت معیار اول ما باشد وگرنه جذابیت بخشی را بلد هستیم مثل مستندهایی که برخی دوستانمان می سازند و از همان ابتدا و اسمی که برای اثر انتخاب می کنند، سبب می شود که کار خوب بفروشد اما در آخر می بینید مستند هیچ چیز نداشته است. می شد ما با دو اسم حتی بازی نماییم و مستند خیلی دیده شود. عزیزی: در رابطه با بحث جذابیت و فرم یک ارجاع به مستند «چهارچرخ» می دهم که همان مستند ۶ قسمتی در رابطه با خودرو شد. وقتی این مستند پخش گردید بازخوردهایی از مردم داشتم که به صورت مثال می گفتند قسمت اول اثر جذاب است اما در بخش های بعدی گرفتار محافظه کاری شده است. خاطرم هست زمانی که با آقای اسلام زاده استراتژی پروژه را تعریف می کردیم این عنوان شد که باید در یک مجموعه ۶ قسمتی همه ابعاد پروژه را ببینیم یا خیر؟ و این که میتوان ابعاد اصلی را دید و در عین حال منصفانه بود؟ ما خیلی روی این بخش حساس بودیم که صداهای مختلف خویش را در این پروژه ببینند و سخن شأن گفته شود. اینطور نباشد که بگویند که حرف ما شنیده نشد و مستند یک طرفه بود. مثلا قسمت اول این مجموعه خیلی جذاب و با ریتم بالا باشد اما ما نخواستیم روی این جذابیت فرمی بمانیم و می خواستیم هرکسی که مستند را می بیند به قضاوتی منصفانه در رابطه با اتفاقات کشور در صنعت خودرو برسد. ما خیلی راحت می توانستیم بگوییم این آشغال ها چیست که ساخته می شود؟ ولی این حرفی است که در تاکسی هم می شنویم و در مکالمات روزمره هم بارها گفته ایم. ما خواستیم لایه های دیگری از ماجرا را نشان دهیم. در این مستند هم به همین شیوه پیش رفتیم. *پخش مستند با چه بازخوردهایی همراه بود؟ اسلام زاده: الحمدالله بازخوردهای متفاوتی برای ما آمد که متوجه شدیم کار دارد دیده می شود. مثلا یک نفر از شمال کشور مستند ما در رابطه با پرونده زمین خواری در مازندران را دیده بود و با شبکه مستند ارتباط گرفته بود و اسناد بیشتری از آن پرونده را برای ما ارسال کرد. یکی از دوستان از مجلس تماس گرفت و گفت کار دارد دیده می شود و بیایید ساخت این مجموعه را ادامه دهید. شبکه هم اعلام نموده که بازدید این مستند خوب بوده است. البته خودم معتقدم که نوعی بدبینی برای مخاطب شکل گرفته که تا عمل محکم و قاطع در برخورد با مفسدان نبیند و تا نتیجه عملی مبارزه با مفاسد را در اقتصاد خانواده اش و سر سفره اش نبیند، به فیلم های که دراین زمینه ایجاد می شود بدبین است و آن ارتباطی که باید، نمی گیرد. در آخر امیدوار هستم حالا که ابتدای دولت جدید هستیم مساله معیشت مردم و مبارزه با مفاسد اقتصادی و اصلاح ساختار اداری کشور در اولویت کار سه قوا قرار بگیرد و شاهد روزهای خوب اقتصادی برای کشور باشیم.


منبع:

1403/06/07
09:29:40
5.0 / 5
151
تگهای خبر: آینده , بازی , برند , تخصص
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۱
ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری