پنجشنبه های مستند در مهر؛
پهلوانی که با رفیقش کشتی نگرفت
به گزارش کیت هنری، مهرداد خاکی کارگردان، نویسنده و تدوینگر مستند آخرین زنگی زمانه از دغدغه خود برای ورزش پهلوانی و فراموش شدن سید حسن رزاز بعنوان یک شخصیت ملی گفت.
به گزارش کیت هنری به نقل از مهر، مستند «آخرین زنگی زمانه» به بررسی ماجرای سید حسن رزاز از پهلوانان دوره قاجار می پردازد؛ پهلوانی مجتهد که در مشروطه خواهی فعال بوده و توسط رضاشاه کشته می شود اما هیچ چیزی حتی قبر او هم مشخص نمی باشد. مهرداد خاکی، کارگردان مستند «آخرین زنگی زمانه» در گفتگو با خبرنگار مهر در ارتباط با علل پرداختن به این موضوع مطرح کرد: سر کوچه ما یک زورخانه قدیمی بود که غروب روزهای زوج، نوای خوشی از آن در محله پیچیده و صدای ذکر و صلوات شنیده می شد. با گذر زمان و با فوت کردن پیشکسوتان این زورخانه تعطیل و کاملا بسته شد.
وی ادامه داد: همزمان با فعالیت در فضای هنر می شنیدم بسیاری از زورخانه های شخصی تعطیل و بسته شده اند و برایم جذاب و عجیب بود که چرا این ورزش اصیل ما فراموش شده و زورخانه ها تغییر کاربری داده اند درحالی که این ورزش پهلوانی از آیین های سنتی ما به حساب می آید و بیشتر از پرورش جسم متوجه پرورش روح بوده است. نام سید حسن رزاز بعنوان نماد مرام، معرفت و مسلک زورخانه ای مشترکا یاد شده همه پیشکسوتان بود و برای خودم جالب بود که نسل های جدید ما که به زورخانه می آمدند با داستان سید حسن رزاز آشنا نبودند این کارگردان ضمن اشاره به صحبت با پیشکسوتان این حوزه اظهار داشت: نام سید حسن رزاز بعنوان نماد مرام، معرفت و مسلک زورخانه ای مشترکا یاد شده همه پیشکسوتان بوده و برای خودم جالب بود که نسل های جدید ما که به زورخانه می آمدند با داستان سید حسن رزاز آشنا نبودند و صرفا تصویری از او را می شناختند، حال آنکه این شخصیت، نماد آزادگی بوده و جای درستی از تاریخ ایستاده بوده است اما امروزه فراموش شده است. وی ضمن اشاره به میزبان جست وجو در رابطه با این موضوع بیان نمود: با جست وجو متوجه شدم تنها یکی دو کتاب کامل راجع به سید حسن رزاز وجود دارد و معتقدم این دو کتاب هم با نگاهی اغراق آمیز و اسطوره ای که مورد پسند من نبود او را روایت کرده اند. این کتاب ها اصلاً در بازار موجود نیست. چند کتاب هم راجع به این پهلوان در کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس پیدا کردم که در مجموع ۲۰ یا ۳۰ صفحه محتوا در رابطه با وی داشتند اما با توجه به این که امکان خارج کردن کتاب ها نبود، مطالب را اسکن کرده و استفاده کردیم. این مستند ساز با تکیه بر جذاب بودن این موضوع، اظهار داشت: این پهلوان یک خانه قدیمی داشته که هم اکنون به بوتیک هتل تبدیل گشته است، حدود چهار ماه زمان برد تا نوه او را پیدا کردم و جلسه ای هماهنگ کردیم تا چهار نوه وی که در ایران هستند با حضور در خانه سید حسن رزاز در چارچوب مصاحبه از او بگویند و این مصاحبه ها روایت کلی فیلم را تشکیل داد. با عنایت به این که هر کسی داستان را از زبان خود می گوید و انتخاب روایت از بین این موارد دشوار می باشد، سعی کردیم افرادی باشند که به شخصیت نزدیک بوده و شناخت خوبی از او داشته باشند.
وی ضمن اشاره به این که بعد از شنیدن ماجرا و تحقیق و پژوهش، سراغ نگارش فیلمنامه رفته است، افزود: در این مرحله آقای نقیبی وارد شدند و یک سال با وی برای نوشتن این فیلمنامه زمان گذاشتیم. خیلی سخت بود شخصیتی گمنام را برای مخاطب روایت نماییم بعنوان مثال با شنیدن اسم تختی داستان هایی در ذهن متبادر می شود اما شخصیت ما، بین مردم شناخته شده نبود و در مجموع یک سال برای فیلمنامه و دو سال و نیم برای کل پروژه وقت گذاشتیم. برای مبارزه رزاز با پهلوان هندی ۲، ۵۰۰ تومان بلیت فروخته می شود و این رویداد با حضور سفیر کبیر بریتانیا، مصدق و رجال دولتی برگزار می گردد و در پایان این رویداد شهادت نامه ای در خصوص زمین زدن پهلوان هندی توسط سید حسن رزاز نوشته و امضا می شود خاکی ضمن اشاره به چالش های کارگردانی این اثر اظهار داشت: بعنوان کارگردان باید برای متن به نحوی زیر لایه تصویری می ساختم که بتوانیم مواردی را به صورت استعاره ای بیان نماییم بعنوان مثال طراحی پرده نقالی فیلم حدود ۶ ماه زمان برد، پرده ای که روایتگر ورود پهلوان هندی به ایران و تقاضای کُشتی از او است. هیچکس جرات نداشته تا با این پهلوان هندی کشتی بگیرد و سید حسن رزاز که تازه از تبعید محمدعلی شاه برگشته است به در خواست پیشکسوتان و بزرگان، کشتی را قبول می کند و آن زمان ۲، ۵۰۰ تومان بلیت فروخته می شود و این رویداد با حضور سفیر کبیر بریتانیا، مصدق و رجال دولتی برگزار می گردد. در پایان این رویداد شهادت نامه ای در خصوص زمین زدن پهلوان هندی توسط سید حسن رزاز نوشته و امضا می شود که در مستند آمده است. وی ضمن اشاره به دیگر موارد عنوان شده در این مستند، اضافه کرد: از دیگر زیر لایه های این مستند رفاقت ممصادق بلور فروش با سید حسن رزاز بوده است؛ روایتی از پایداری رفاقت قدیمی و پشت هم بودن سید حسن و ممصادق بلور فروش. سید حسن هیچگاه با بلور فروش کشتی نگرفته چون که بلور فروش کلی هوادار داشته است و پس از مرگ سید حسن یک هفته بعد بلورفروش هم فوت می کند. این کارگردان در انتها ضمن اشاره به این که قبر سید حسن رزاز در بازسازی ابن باویه گم شده است، اظهار داشت: به نظرم جای تاسف است که این اسطوره و نماد آزادگی و الگوی مرام و مسلک پهلوانی قبر ندارد و قبر او گم شده است.
مهرداد خاکی از سال ۹۴ و با تدوین وارد عرصه مستند و فیلمسازی شده است، «اولین کاغذ کاهی»، «حاج ابوالقاسم قناد و پسران» در رابطه با زوال یک شغل قدیمی که با جوایز مختلف مورد تقدیر قرار گرفت، «غذای خیابانی»، «خلیفه قاسم» که ماجرای یک مخترع افغانستانی را روایت می کند همچون فعالیتهای او در زمینه فیلمسازی به حساب می آید. سایر عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده: خسرو نقیبی، به روایت: همایون ارشادی، تدوین: مهرداد خاکی، فیلمبردار: محمود پری، صداگذار: ندا محسنی، طراح صحنه: فائزه محمدی، مدیرتولید: محمدرضا ارشدی.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب