فیلم فجر ۴۲ در آینه مهر؛
روایتی از آزمون وخطاهای عاطفی در آغوش باز
به گزارش کیت هنری، سید محمد سلیمانی اعتقاد دارد بهروز شعیبی در آغوش باز تلاش می کند در کارگردانی روایتی نفس گیر از آزمون و خطاهای عاطفی، به دام ملودرام های صرفاً خوش بینانه و به دور از هرگونه واقع نگری نیفتد.
به گزارش کیت هنری به نقل از مهر، فیلم سینمایی «آغوش باز» جدید ترین ساخته بهروز شعیبی است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر نخستین نمایشش را تجربه می کند. سید محمد سلیمانی عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در رابطه با فیلم سینمایی «آغوش باز» یادداشتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که در ادامه می خوانید.
«بهروز شعیبی بعنوان فیلم سازی با دل مشغولی های اجتماعی و آثاری اغلب شخصیت محور، در ششمین تجربه سینمایی خود نگاهی جدی تر به مخاطب عام و همکاری با بخش خصوصی دارد. جذب مخاطب از نخستین تجربه سینمایی شعیبی یعنی «دهلیز» برای او یک دغدغه جدی و مهم بوده است و در فیلمهای بعدی اش بخصوص «دارکوب» و «بدون قرار قبلی» باز هم بعنوان یک رویکرد اصلی برای وی در مقام کارگردان مطرح بوده است و این دفعه هم در «آغوش باز» نحوه روایت، پرداخت و معرفی شخصیت ها و نوع پایان بندی، همگی حکایت از آن دارد که شعیبی قصد داشته در نخستین همکاری جدی خود با حیطه دیگری از بدنه بخش خصوصی سینمای ایران، توانایی های خویش را در عبور از دغدغه های سینمای شخصی و ورود به دنیایی با مخاطبان بیشتر به اثبات برساند؛ آن هم با استفاده از جاذبه های تعلیق در قصه پردازی با موضوعی اجتماعی- عاشقانه.
شعیبی در «آغوش باز» همچنان راوی دل مشغولی های اجتماعی و انسانی خود باقی می ماند. ولی این دفعه ضمن طرح مضامین انسانی مورد علاقه اش، با رفتن به سراغ یکی از موضوعات ملتهب هنری در برگزاری کنسرتهای موسیقی، به جاذبه های موضوعی و بصری طرح داستانی اش اضافه می کند. بروز مشکلاتی در برگزاری یک کنسرت، بهانه ای است برای پرداختن به سه زندگی عاشقانه که به شکلی با هم مرتبط هستند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند.
از دل مقدمات برگزاری کنسرتی با حضور «پیام» خواننده سرشناس، دوربین شعیبی به لایه های بیرونی معضلاتی که پشت پرده برگزاری کنسرت ها وجود دارد، سرک می کشد. او بی آنکه قصدی برای صدمه شناسی متظاهرانه داشته باشد، آدم های درگیر این پدیده هنری را بگونه ای معرفی می کند که بتواند به ارتباط های عاطفی مورد نظرش بپردازد؛ ارتباط هایی که حرکت در سطح وقایع زندگی، ۲ ارتباط را به خط پایان نزدیک کرده است. یکی از قصه ها در ارتباط با پیام و همسرش زهره است. زنی که او هم دلبستگی های هنری دارد ولی پیام آن قدر درگیر استیج و اجراست که از آنها خبر ندارد.
هنر شخصی زهره که فاقد جلوه های پرهیجان و برون گرای هنر پیام است، در یک جا اساس ارتباط را به خطر انداخته است. در سوی دیگر هم هومن (مجری کنسرت) و نامزدش شادی (طراح هنری) با دنیاهای متفاوت در مقابل نگاه و قضاوت مخاطب قرار می گیرند. هومن اجرای یک کنسرت را زمینه ساز نجات و پرواز خود قرار داده و نامزدش شادی، غرق در دنیایی است که کنسرت پیام در آن جایگاه خاصی ندارد و فقط بهانه ای است برای اینکه ارتباطی به ظاهر عاشقانه، ماهیت واقعی اش را در گیرودار برگزار شدن یا نشدن یک رویداد هنری به هر ۲ شخصیت نشان بدهد. در این میان مخاطب باید با مرور هر سه قصه که در نهایت ملودرام رقیق سراسر اثر را شکل می دهند، به تعریف جدیدی از رابطه عاطفی برسد؛ تعریفی که برآیندی است از فداکاری ناشی از عشق عمیق و واقعی و عبور از تلخ کامی ها در یکی از قصه ها.
قرار است این زندگی در مقابل مشکل عاطفی پیام و همسرش و نوع رفتار هومن و شادی با یکدیگر در برخورد با الزامات برگزاری کنسرت، نقطه عطفی باشد برای شروعی تازه در زندگی یک نسل؛ نسلی که یا مانند پیام و زهره امیدی به نجات شان است یا مثل هومن و شادی گام در مسیری می گذارند که تباهی در آن دور از دسترس نیست.
شعیبی می کوشد در کارگردانی روایتی نفس گیر از آزمون و خطاهای عاطفی، به دام ملودرام های صرفا خوش بینانه و به دور از هرگونه واقع نگری نیفتد و تا جایی که الزامات جذب مخاطب در سینمای بخش خصوصی اجازه می دهد، از حرکت صرف در راه جذب مخاطبان سهل پسند هم خودداری کند. بنابراین هم در یکی از روایت ها، می کوشد بیشتر از آن که به سوالات مخاطب پاسخ دهد، برای شان سوال ایجاد نماید تا بتواند از راهی میان بر به هدفی برسد که یک سویش جلب رضایت مخاطب طرفدار امید و خوشبینی است و سوی دیگرش تأملی بر تلخی هایی که پشت صحنه کوشش برای ساختن «یک شب خوب برای هنر دوستان» وجود دارد و باید با آنها کنار آمد.
دوربین سیال شعیبی که در اکثر صحنه ها همراه شخصیت ها است، نقش مهمی در فضاسازی سکانس ها متناسب با ضرباهنگ مورد نیاز برای پرداخت مضمون اصلی دارد.
«آغوش باز» می تواند سر آغاز حمایت بخش خصوصی سینمای ایران به صورت مستقل و بدون مشارکت با بخش دولتی از فیلمسازان مستعد و خوش فکری با کارنامه ای روشن همچون بهروز شعیبی باشد که اطمینان دارم استقبال گرم مخاطبان سینمای ایران را این دفعه از سینمای اجتماعی و ملودرام های دغدغه مند به دنبال خواهد داشت.»
منبع: كیت هنری
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب